تنبیه بدنی کودک، صحیح است یا اشتباه؟ /

تخمین زمان مطالعه: 17 دقیقه

با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با این مرکز در ارتباط هستید خرسندیم و امیدواریم که ارتباط شما با ما تداوم داشته باشد.


با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با این مرکز در ارتباط هستید خرسندیم و امیدواریم که ارتباط شما با ما تداوم داشته باشد. یکى از مسائل مهم و پیچیده تربیتى که اکثر والدین در آن دچار تردیدند، چگونگى برخورد آنان با کارهاى نادرست فرزندانشان است، به طورى که بیشتر اوقات والدین متحیر مى مانند که در مقابل خطاها و کجروى هاى فرزندان خود و روى برتافتن آنان از توصیه ها و راهنمایى ها چه واکنشى نشان دهند.اگر در مقابل کارهاى زشت و ناپسند او سکوت کنند بر خطاهاى خود افزوده و جسارت بیشترى پیدا مى کند، و اگر عکس العمل نشان داده و او را تنبیه کنند چه بسا که مشکلات دیگرى هم بیافریند. واقعا راه حل کجاست؟ برای اصلاح رفتار کودک چگونه باید عمل کرد؟ در ادامه به بررسی بیشتر این موضوع می پردازیم: پرسشگر گرامی؛ تربیت کودک مراحل مختلفی دارد،در مرحله اول والدین به صورت غیر مستقیم کودک خود را به سمت کارهای پسندیده دعوت می کنند، یعنی با رفتار خود او را به سمت این کارها سوق می دهند، در مرحله دوم آنها با گفتار پسندیده کودک را سمت به کارهای پسندیده هدایت می کنند در مرحله سوم چنانچه در رفتار کودک تغییری اتفاق نیفتاد، والدین می توانند کودک را در این زمینه مواخذه کنند. پس این مرحله چنانچه کودک نسبت به خواسته های والدین خود بی تفاوت بود نوبت به تنبیه او می رسد. با توجه به این مطالب می توان گفت که گرچه در برخی موارد تنبیه و مواخده کودک توصیه می شود اما این تنبیه دارای شرایط و اصولی می باشد. به بیان دیگر تنبیه مجاز شرایط خاصى دارد که با در نظر گرفتن آنها مى بینیم این اصل، یک اصل حکیمانه است، نه شیوه خشونت آمیزى براى جبران ناتوانى هاى مربی در تربیت و هدایت متربی. در زیر به برخی از شرایط آن اشاره می شود: 1. تنبیه بدنى کودکان پیش از ده سالگى، مجاز نیست و پس از ده سالگی، مقدار زدن نیز کم و کاملا محدود است، و اگر بیش از آن باشد، یا منجر به سرخى و کبودى یا نقص عضو گردد، کیفر دارد و ... 2. تنبیه بدنى فقط در موردى تجویز مى شود که جنبه تربیتى و هدایتى داشته باشد، نه این که هرگاه کودک به دلخواه مربی و طبق سلیقه هاى شخصى یا تمایلات نفسانى او عمل نکرد، مربی مجاز باشد او را تنبیه بدنى بکند؛ زیرا دیگر تنبیه به عنوان عامل بازدارنده از کارهاى بد و وادار شدن به کارهاى خوب مطرح نیست، بلکه فقط وسیله اى است براى فرونشاندن خشم و غضب مربی. متاسفانه باید بگوییم در بسیاری از موارد تنبیه کودکان جنبه تربیتی ندارد و بیشتر وسیله ای برای فرو نشاندن خشم والدین و مربیان است. 3. به نظر می رسد چنانچه والدین یا مربی در مراحل اول و دوم دعوت کودک به سمت کارهای خوب درست عمل کنند، دیگر نوبت به مرحله سوم و چهارم نمی رسد. این موضوع را ما، در زندگی اهل بیت علیهم السلام مشاهده می کنیم. روش اهل بیت علیهم السلام این نبوده که فرزندانشان را تنبیه بدنى کنند، و موردى سراغ نداریم و نقل نشده که چنین کارى کرده باشند. پس باید دید که شیوه ى تربیتى آن بزرگواران چگونه بوده است. با این که بعضى از آنان فرزندان زیادى داشتند، اما هرگز نیازى نمى دیدند بچه هایشان را تنبیه بدنى کنند و این مسأله بسیار مهم و درس آموز است و این ما هستیم که چون با راه و روش تربیت والاى اسلامى آشنایى درست نداریم فکر مى کنیم که زدن تنها راه تربیت فرزند است. علاوه بر اهل بیت علیهم السلام بزرگان دینی نیز در زندگی خود چنین عمل می کردند. به عنوان مثال دختر حضرت امام(ره) در این درباره می گوید:امام همیشه ما را با رفتار خود به سمت کارهای خوب دعوت می کرد. 4. تنبیه تنها در کتک زدن کودک خلاصه نمی شود بلکه شیوه های دیگری دارد که تاثیر آن از کتک زدن بیشتر است پس بهتر است از آن روش ها استفاده کنید. 5. با بیان این مطالب روشن می شود که تنبیه بدنی به عنوان آخرین راهکار و در موارد بسیار استثنایی که سایر روش های تربیتی کار ساز نمی باشد، استفاده می گردد. متاسفانه در برخی خانواده ها، استفاده از تنبیه بدنی به منظور تادیب کودکان، از محدوده استعمال بالایی برخوردار می باشد. بی شک تنبیه بدنی سبب مطیع ساختن آنی کودک می شود، اما در عین حال میتوان از آن همردیف آزار جسمی نیز یاد کرد. به همین دلیل این موضوع در محافل روانشناسی و اجتماعی همیشه جزء مقوله های بحث برانگیز به شمار می رفته اند. کارشناسان تعلیم و تربیت برای تنبیه بدنی آثار مخرب فراوانی ذکر کرده اند که هر یک از آنها به تنهایی می تواند تأثیر بسزایی در روحیه و شخصیت آینده کودک ما داشته باشد و انگیزه ای باشد که والدین به هیچ عنوان از تنبیه بدنی برای کودک خود استفاده نکنند. در ادامه به برخی از این آسیب ها اشاره می کنیم: 1. اضطراب : تنبیه بدنی باعث می شود کودک دائم مضطرب باشد زیرا همواره احساس می کند بر اثر عمل مشابهی دوباره و به ویژه در حضور دیگران تنبیه خواهد شد ، این اضطراب مانع از پیشرفت شده و زمینه ایجاد اختلالات روانی را ایجاد می کند. 2. از بین رفتن اعتماد به نفس : کودکی که به طور دائم تنبیه بدنی می شود به خاطر ضعف عملکرد و ناتوانی در انجام کارهایش به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و احساس بی کفایتی کرده و شهامت انجام کارهای بزرگ را ندارد. 3. احساس حقارت : کودک یا نوجوانی که کتک می خورد ، شخصیتش تحقیر شده و به مرور زمان ، عزت نفس خود را از دست می دهد و به این باور می رسد که ارزشی ندارد و در این صورت است که هرکار خلافی را به راحتی انجام می دهد . در روایات ما آمده است : « کسی که خودش را حقیر می پندارد ، خود را از شر او در امان ندان .» 4. روحیه زورگویی : تنبیه بدنی به کودک یاد می دهد که می تواند دیگران را کتک زده و از این طریق به خواسته هایش برسد . از این پس او هم به ضعیف تر از خود زور می گوید و آنان را کتک می زند . 5. دروغ گویی : یکی از علت های دروغ گویی کودکان ، ترس از مجازات است . تنبیه بدنی باعث می شود کودک برای فرار از مجازات ، به دروغ گویی متوسل شده ، به مرور زمان این رفتار در او تثبیت شود . 6. به دل گرفتن کینه تنبیه کننده : تنبیه مداوم کودک باعث می شود کینه تنبیه کننده را به دل گرفته و در آینده به شکل های گوناگون از تنبیه کننده ، انتقام بگیرد .همچنین باید توجه داشت ، کودکان زیر 5 سال ،معنای تنبیه را به درستی نفهمیده و از آن دشمنی ، عدم امنیت و خطر برداشت می کنند . تنبیه بدنی پیامدهای منفی دیگری نیز دارد که در ادامه فهرست وار به آنها اشاره می کنیم : - کودکان را به حیله گری و ریاکاری وا می دارد . - باعث افسردگی کودکان می شود. - بچه ها را به سمت خود آزاری سوق می دهد . - باعث لجبازی آنان می شود . - کودکان را گوشه گیر می کند . - آنها را بی ادب و نسبت به اطرافیان بی تفاوت می سازد . - حس کنجکاوی و ابتکار را در آنان می کشد . - احترام و اعتماد کودکان را نسبت به بزرگتر ها سلب می کند . - پرخاشگری را به آنان یاد می دهد . - شهامت و غرور بچه را از بین می برد. - شادی ها را در آنان سرکوب می کند . - و ... حال که با پیامدهای تنبیه بدنی آشنا شدید ،لازم می دانیم نکاتی در مورد جایگزین های آن بیان نماییم . برخی از جایگزین های تنبیه بدنی عبارتند از: 1. محروم کردن کودک از تفریح: کودکان علاقه وافری به تفریح و سرگرمی دارند و محروم کردن آنها از این دلخوشی های ساده چندان سزا نیست، منتها باید به بچه آموخت که اگر تکالیفش را انجام دهد اجازه دارد به تفریح و سرگرمی مورد علاقه اش بپردازد. برای کودکان خردسال( زیر 5 سال) محرومیت موقت مناسب است؛ بدین گونه که او را به ازای هر سال سن ،یک دقیقه در اتاقی بدون امکانات (البته تاریک و ترسناک نباشد) قرار دهید؛ تا از فعالیت عادی (بازی ،تلویزیون و ... ) محروم شود.اگر کودک مقاومت کرد ،محرومیت او را دو برابر کنید . در مورد نوپایان می توان آن هارا رو ی صندلی نشاند و کنارشان ایستاد . 2. اگر کودک عمل ناپسندی را برای چندمین بار مرتکب شد می توان به عنوان مثال او را موقتا از تنقلات مورد علاقه اش محروم کرد. بچه ها فطرتا از چیزهای شیرین مانند آب نبات و بستنی و غیره لذت می برند، هر بچه ای یکی از این انواع را بیشتر می پسندد. اولیا باید فراست به خرج دهند و از این علاقه خاص کودک استفاده کنند و به نحوی به بچه بفهمانند که شرط برخورداری از آن، انجام تکالیف است و در این کار نیز باید مراقب بود که بچه به اصطلاح بد عادت نشود و در ازای هر کاری ادعای طلبکاری نکند. 3. خطای بچه ها را می توان تقسیم بندی کرد: - اگر خطای بچه ها، کوچک باشد باید به طور غیر مستقیم و ضمن انتساب خطا به شخص ثالث، معایب و مضرات آن خطا را مثلا هنگام صرف غذا به نحوی مطرح کرد. - اگر خطا فاحش بود باید خطایش را به او متذکر شد و عواقب آن را به او گوشزد کرد. - در صورتی که تکرار خطا از طرف کودک اجتناب ناپذیر بود، باید در میان جمع او را نصیحت کرد. 4. از جمله تدابیری که می توان به مثابه توبیخ در مورد کودک روا داشت این است که موقتا به او بی اعتنا بود. منتها این رفتار را باید با ظرافت و فراست انجام داد تا کودک فکر نکند که بزرگترها او را طرد کرده اند. در این مورد نکاتی را هم باید رعایت کرد: - علت بی اعتنایی والدین باید برای کودک مشخص باشد تا به عنوان یک عامل بازدارنده بتوان از آن بهره جست. - در بی اعتنایی نباید زمینه جدایی کودک از دیگران به وجود آید. - اگر کودک متوجه عمل اشتباه خود شد و عذر خواست، باید عذر او را پذیرفت و در صورت امکان به علت درک درستش، هدیه ای نیز به او داد و توجه اش را جلب کرد. - در بی اعتنایی نسبت به کودک باید زمینه آشتی را هم فراهم کرد. بعضی از کودکان به علت تندخویی پدر و مادر و مربیان، سعی می کنند کمتر به آنها نزدیک شوند. در این طور موارد والدین باید خودشان بهانه ای پیدا کنند تا در آشتی کردن پیشقدم باشند. - اگر طفلی خطا کرد و بعد هم از عمل خود پشیمان نشد، مربی و اولیای او باید کاری کنند که او احساس ندامت کند و دریابد که اشتباه کرده است. - هدف بی اعتنایی باید تنها رعایت تعلیم و تربیت باشد، زیرا اگر به دنبال هر موضوع ناچیزی بزرگترها بی اعتنایی کردن را پیشه کنند، این عمل برای کودک امری عادی می شود و تأثیرش را از دست می دهد. 5. رفتن به میهمانی برای طفل مهم است. اغلب وقتی او را به میهمانی نبریم متوجه می شود که خطایی از او سر زده، در صورتی که کودک به اشکال کارش پی نبرده باشد باید به نحوی به او فهماند که چرا به میهمانی برده نشده است. 6. ندادن پول توجیبی و نخریدن شیء موردعلاقه کودک نیز یکی از راه های توصیه شده است. 7. ملامت و سرزنش کردن در صورتی که درایت کودک کافی باشد و خوب و بد را تشخیص دهد این را می طلبد که بیشتر مراقب او باشیم و کمتر ملامت کنیم، تا آتش لجاجت تربیت شونده شعله ور نشود. 8. هشدار دادن نیز یکی از راه های کنترل خلاف کاری های کودکان است. هشدار باید گاهی کتبی و زمانی هم شفاهی باشد و در این خصوص به نکات زیر باید توجه داشت: - در هشدار به تربیت شونده زمان معینی را به او مهلت می دهیم تا رفتارش را اصلاح کند. - مهلت باید منطقی تعیین شود، مثلا به بچه ای که کند می نویسد و برای نوشتن هر صفحه ای یک ساعت وقت صرف می کند نباید گفت تا نیم ساعت دیگر کارت را تمام کن. - در هشدار باید کلمات طوری انتخاب و ادا شود که همه جوانب تربیتی در نظر گرفته شود. - هشدار نباید ناشی از کینه، حسد، ظلم، تعدی و خودبزرگ بینی باشد. - هشدار باید بر مبنای محبت و خیرخواهی و دلسوزی اعمال شود. - هشدار باید توأم با درایت، هوشیاری، آینده نگری و از روی علم و دانش و دل آگاهی صورت پذیرد. - هشدار یا تذکر مستقیم، باید در خلوت صورت گیرد و نه در انظار دیگران. 9. پند و اندرز؛ حضرت علی(ع) می فرماید: «این که در بین مردم کسی را پند دهی این نکوهش است نه پند». - در پند و اندرز دادن، تأکید باید روی خود کودک باشد، همه جا بحث از خیر و سعادت و سلامت او مطرح شود و همزمان نیز به خیر و سعادت جامعه توجه گردد. باید به او فهمانید که می تواند در پرتو سعی و تلاش خود به انجام وظیفه بپردازد و خود را از آلودگی و ناسازگاری دور نگه دارد. - باید به کودک هشدار داد به گونه ای که بفهمد در وضع و موقعیت مطلوبی قرار ندارد و باید خود را اصلاح کند. - گاهی کودک را به خود وا می گذاریم تا خود نتیجه اعمالش را ببیند. در مواردی این کار از هر پند و اندرزی مفیدتر واقع می شود. البته اعمال این روش ضمن این که طولانی است گاهی ممکن است خطراتی ایجاد کند. - در پند دادن به طفل باید حدود فکر و فهم او را در نظر داشت و جملاتی کوتاه و قابل فهم به کار برد. - در پند دادن به کودک باید سعی کرد او را خوار و خفیف نساخت و روحیه اش را تباه نکرد. - در پند دادن نباید قضاوتی عجولانه داشت. - باید با پند دادن کاری کرد که کودک اصلاح شود، نه این که او را با این کار به حیله گری واداشت. البته در بچه هایی که عقل و تمیزشان به خوبی آشکار نشده باشد ارائه الگویی مناسب با سن و سال او، مؤثرتر و مفیدتر واقع می شود. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت شرایطی است که شخص ناصح باید دارا باشد. هر کاری که ما انجام می دهیم شرایطی خاص را می طلبد. می دانیم که همیشه انسان حرف کسی را بهتر می فهمد که مورد احترامش باشد و به صداقت و صفای باطن او ایمان داشته باشد. این که انسان چگونه نصیحت کند، کاری است بسیار حساس. واضح و خوب بیان شدن منظور گوینده، در این امر بسیار مهم است. - نصیحت باید مطابق ظرفیت و سن و سال کودک باشد. لازم است که مربی با کودکان طبق درک سنی آنها رفتار کند وگرنه جز اتلاف وقت چیزی نصیب فرد ناصح نخواهد شد و چه بسا کودک هم حساسیت و قابلیت های فراگیری اش را از دست بدهد و بی تفاوت شود. 10. اخراج کردن کودک خاطی از اتاق و یا کلاس یا مدرسه. بعضی اوقات با تغییر موقتی جای کودک (انتقالش از اتاقی به اتاق دیگر یا نیمکتی به نیمکت دیگر)، بدرفتاری کودک به طور کلی از بین می رود. بچه ها را در آخرین مرحله باید با این شیوه آزمود. ولی به خاطر داشته باشیم که محبوس کردن کودک در اتاق تاریک، زیرزمین، انباری و صندوقخانه و غیره و یا فحاشی و بیرون انداختن از کلاس درس و تندخویی بی مورد و جز اینها لطماتش کمتر از کتک زدن نیست. تنبیه به این نحو شخصیت کودک را خرد می کند و موجب ترس و اضطراب می شود. در این صورت کودک دچار ضعف اعصاب و روان می شود و تا آخر عمر از عوارض نامطلوب آن در رنج و عذاب خواهد بود. تقدم تشویق بر تنبیه والدین عزیز، تنبیه ، گرچه به عنوان یک عامل بازدارنده ممکن است کودک را از ارتکاب کارهای زشت بازدارد، ولی معمولا انگیزه های درونی را تغییر نمی دهد و به تغییر درونی رفتار نمی انجامد. کودکی که از ترس تنبیه دست به کاری نمی زند، ممکن است در خلوت آن کار را انجام دهد، یا پنهان کاری کند علاوه بر این، تنبیه ،تنها به کودک می گوید که چه کاری را نباید انجام دهد، اما رفتار درست را به او یاد نمی دهد ؛ مثلا تنبیه ممکن است پرخاشگری کودک شما را کنترل کند اما به او یاد نمی دهد که چگونه دوستانه رفتار کند. تشویق فرزندان و فوائد آن : از تدابیر مهمی که دربازسازی رفتار فرزندانمان می توانیم استفاده کنیم تشویق است. تشویق از مسائل بسیار مهم تربیتی اسلام و از بهترین شیوه های تربیت است. تشویق، عاملی سازنده است که به کمک آن می توان گرایش به کارهای پسندیده را در کودکان تقویت کرد. آنها از تشویق لذت می برند و این، از تمایلات فطری آنهاست که باید به بهترین شیوه از آن استفاده کرد. تشویق، عامل مؤثری در تقویت روحی کودکان و ایجاد نشاط و اعتماد به نفس در آنهاست. البته در امر تشویق باید به نکاتی مهم توجه داشت : - در استفاده از تشویق نباید زیاده روی کرد. زیاده روی در تشویق اولا موجب بی ارزش شدن آن می شود؛ ثانیا این توقع را دراو به وجود می آورد که باید برای هر کاری مورد تشویق قرار گیرد؛ وگرنه آن کار را انجام نخواهد داد. از این رو بهترین کار برای رفع مشکل، آن است که پس از جا افتادن و نیکو شدن یک رفتار جدید، رفته رفته ازمیزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را به صورت موردی انجام دهیم . - تشویق نباید طوری باشد که در کودک ایجاد غرور و خود بینی کند؛برای همین بهتر است که به جای تعریف و تمجید از شخصیت کودک، از کار خوب او تعریف کرده و بر آن تاکید کنیم. اگر می خواهید کودکتان را به خاطر نماز خواندن تشویق کنید،بهتر این گونه باشد:«آفرین به مریم که نمازش رو می خونه.» نه آنکه بگویید:«مریم جان، تو دختر خیلی خوبی هستی.» - به کودک پاداش بدهید نه رشوه!کارشناسان تعلیم و تربیت با قاطعیت،‌رشوه دادن به کودک رارد کرده و در عوض، پاداش دادن را لازم می دانند. بین پاداش و رشوه تفاوت ظریفی وجوددارد. رشوه نوعی باج است.وقتی می گویید: اگرفلان کارراانجام دهد می تواند فلان چیز را داشته باشد، در حقیقت به او پیشنهاد رشوه می دهند. اما پاداش بدون قول و قرار قبلی و بلافاصله بعد از اینکه رفتار خوبی از کودک سر می زند، به او داده می شود. - دلیل تشویق باید کاملا مشخص باشد؛ یعنی او باید دقیقا بداند که به دلیل چه کاری مورد تشویق قرار می گیرد. به این ترتیب باید از تشویق های کلی، مثل «پسر خوب» یا «دختر خوب» خودداری کرد. بلکه باید علت تشویق را کاملا مشخص کرد؛ برای مثال «آفرین به علی، که تمام اسب بازی هایش را داخل کمدش گذاشته.» - تشویق باید با عملی که از او سرزده، تناسب داشته باشد؛ مثلا، به خاطر عملی کوچک، نباید جایزه ای مهم دریافت کند؛ همچنان که برای هر عمل جزئی نیز نباید تشویق شود. زیرا این کار ارزش تشویق رانزد او از بین می برد. - تشویق باید بلافاصله بعد از انجام گرفتن رفتار مطلوب صورت گیرد. تشویق کردن به ویژه در مورد کودکان خردسال وقتی مؤثرتر است که بدون معطلی انجام شود. نگذارید که بین رفتار پسندیده او و تشویق شما، فاصله زیادی بیفتد، اگرچه کودکان بزرگتر قادرند این فاصله زمانی رادرک کنند. - والدین باید به وعده های خود عمل کنند،در غیر این صورت، از اعتماد فرزندان به آنها کاسته شده و بذر دروغگویی در وجود آنان کاشته می شود. رسول خدا(ص) نیزدر این باره می فرماید:« کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنها مهربان باشید و به وعده ای که به آنها داده اید وفا کنید.» - تشویق باید به صورت قدردانی یا وصفی باشد، نه ارزیابی. در تشویق وصفی، رفتار کودک مورد تحسین و یا تشویق قرار می گیرد.« از این که راست گفتی ممنونم»، «خوشحالم که وسایلت را جمع کردی». اما در تشویق ارزیابی، خود کودک، ستوده می شود نه رفتار او. «تو بی نظیری،‌تو قهرمانی، تو خوب ترین کودک روی زمینی...». امیدواریم در تمام لحظات عمر موفق و پیروز باشید. منبع : تنبیه آری یا خیر، مجید همتی نویسنده : گروه روانشناسی و مشاوره پرسمان .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image