حدیث افتراق / حدیث / منبع و سند حدیث /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

رُوِیَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ لِرَأْسِ الْیَهُودِ عَلَی کَمِ افْتَرَقْتُمْ قَالَ عَلَی کَذَا وَ کَذَا فِرْقَةً فَقَالَ ع کَذَبْتَ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَی النَّاسِ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ ثُنِیَتْ لِیَ الْوِسَادَةُ لَقَضَیْتُ بَیْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِمْ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْإِنْجِیلِ بِإِنْجِیلِهِمْ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِقُرْآنِهِمْ افْتَرَقَتِ الْیَهُودُ عَلَی إِحْدَی وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً سَبْعُونَ مِنْهَا فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ نَاجِیَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ هِیَ الَّتِی اتَّبَعَتْ یُوشَعَ بْنَ نُونٍ وَصِیَّ مُوسَی ع وَ افْتَرَقَتِ النَّصَارَی عَلَی اثْنَتَیْنِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً إِحْدَی وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ هِیَ الَّتِی اتَّبَعَتْ شَمْعُونَ وَصِیَّ عِیسَی ع وَ تَفْتَرِقُ هَذِهِ الْأُمَّةُ عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ هِیَ الَّتِی اتَّبَعَتْ وَصِیَّ مُحَمَّدٍ ص وَ ضَرَبَ بِیَدِهِ عَلَی صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ ثَلَاثَ عَشْرَةَ فِرْقَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً کُلُّهَا تَنْتَحِلُ مَوَدَّتِی وَ حُبِّی وَاحِدَةٌ مِنْهَا فِی الْجَنَّةِ وَ هُمُ النَّمَطُ الْأَوْسَطُ وَ اثْنَتَا عَشْرَةَ فِی النَّارِ


حدیث افتراق هم از طریق شیعه و هم از اهل سنت به طرق متعدد رسیده است. و حتی می توان گفت که از روایات متواتر در نزد شیعه و سنی است و جعلی بودن آن مقبول نیست [1] حال ما به ذکر چند مصدر از مصادر و مآخذی که این حدیث را نقل کرده اند می پردازیم و جهت اطلاع بیشتر می توانید به کتاب حدیث اختلاف امت بعد از پیامبرش که مرکز المصطفی نشر داده است. و منابع و مصادر آن را مشروحا بیان کرده است مراجعه فرمائید. اما بعضی از مصادر: الجواهر الحسان ثعلبی ج 1 ص 277 از ابن عباس احیاء العلوم غزالی ج 1 ص 289 از علی(ع) مجمع البیان طبرسی ج 4 ص 400 الاحادیث الغیبة ج 1 ص 112 حدیث 65 و ج 1 ص 476 حدیث 331 و 15 مصدر برای حدیث در پاورقی ذکر کرده است. مسند احمد ج 2 ص 332 از ابی هریرة و مسند احمد ج 2 ص 336 ابو هریرة و ج 3  از انس بن مالک ص 120 و 145 و ج 4 ص 102 امالی طوسی ص 523 از امام علی علیه السلام عوالی المعالی ابن جمهور احسائی ج 1 ص 83 کنز العمال ج 11 حدیث 30837 علامه حلی در کتاب نهج الحق و کشف الصدق و بحار الانوار ج 8 ص 239 چاپ قدیم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ج 3 در ص 379 فرموده است: این روایت از مشهورات است و شیعه به شکل دیگر همان طور که در خصال صدوق (ع) آمده است آن را نقل کرده است مثل معانی – احتجاج – امالی و کتاب سلیم بن قیس و تفسیر عیاشی. تفسیر نور الثقلین ج 6 ص 41 و ج 8 ص 290 و ج 1 ص 651 فتح القدیر للشوکانی ج 1 ص 517 و ابو داود و ترمذی و ابن ماجه و حاکم آن را اخراج کرده اند. تأویل الآیات شرف الدین حسینی ج 1 ص 226 و ج 1 ص 352 بشارة المصطفی للطبری: 216 از امام الصادق (ع) احقاق الحق للتستری : 279 الاحتجاج للطبرسی: 1/625 نفحات اللاهوت للکرکی: 114 مناقب آل الرسول للنجف آبادی: 273 عن علی- علیه السلام الکافی للکلینی: 8/224 السقیفة للمظفر: 32. وسائل الشیعة : 27/49. کشف الخفاء للعجلونی : 1/168 جز این که ایشان در نقل این طور آورده اند که "الا انه انفرد فی النقل فقال : قال کلهم فی الجنة الا فرقة واحدة" همه در بهشت هستند مگر یک فرقه و آن زنادقه اند که از دین بیرون رفته گان هستند. کشف الغمة: 1/328 مسار الشیعة للمفید: 7/30. مجمع الزوائد للهیثمی: 1/189. تفسیر الرازی-: 13/23. تاریخ ابن الاثیر: 2/324. سنن ابن ماجه: 2/325، الحدیث 3991، 3992، 3993. سنن ابی داود: 4/197. الدر المنثور: 2/297. مسند احمد بن حنبل: 4/97. آنگاه که هدایت شدم، دکتر تیجانی ص 74 عربی این برخی از مصادر و مآخذی است که شیعه و سنی نقل کرده اند و ما جهت خلاصه شدن مطلب از نقل بقیه منصرف شدیم. اما راجع به سوال دیگر شما که آیا همه اهل سنت در جهنم قرار می گیرند و به جهنم می روند باید گفت که این یک مسئله کلامی و از مباحث آن است و متکلمین مسلمان به این قضیه پرداخته اند. مرحوم شهید مطهری در کتاب عدل الهی تحت عنوان قاصرین(ع) به تفصیل این مطلب را طرح و بحث کرده اند. و خلاصه نظریه ایشان آن است که کسانی که حجت بر آنان تمام نشده است، و از معارف دینی به دور بوده اند، یا دلیل و حجت به عکس حقیقت برای آنان اقامه شده است جزء مرجون لامر الله هستند. و نمی توان حکم کرد که اینان اهل آتش و جهنم هستند و آیه و روایات به گونه ای این مسئله را طرح کرده اند که از آن استفاده می شود که اینان عذاب نخواهند شد. و تنها کسانی عذاب خواهند شد که حق را شناخته و با عناد و لجاجت آن را نادیده می گیرند و یا احیانا در تشخیص حق کوتاه نیستند بلکه کوتاهی می کنند یعنی جزء قاصرین نیستند بلکه جزء مقصرین هستند [2] .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image