ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

علت باطل بودن روزه مسافر را از نظر شیعه و سنی توضیح دهید؟


این مطلب ضروری و مسلم است که مسلمانان در احکام عبادات و شرایط آن تابع شرع مقدس هستند و روزه ماه مبارک رمضان هم یکی از عبادات مهم است که از طرف خداوند با وجود شرایط آن بر مسلمانان واجب شده است. و نیز روزه گرفتن در سفر از طرف خداوند ممنوع شده است. در قرآن کریم آیات زیر در این مسأله قابل استناد می باشد: يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلىَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ*أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كاَنَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلىَ‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلىَ الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيرًْا فَهُوَ خَيرٌْ لَّهُ وَ أَن تَصُومُواْ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ* شهَْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى‏ وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشهَّْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلىَ‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبرُِّواْ اللَّهَ عَلىَ‏ مَا هَدَئكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ در این آیات خداوند می فرماید: اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! روزه بر شما نوشته شده، همان‏گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهيزكار شويد. چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد!) و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد) و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت‏فرساست (همچون بيماران مزمن، و پير مردان و پير زنان،) لازم است كفّاره بدهند: مسكينى را اطعام كنند و كسى كه كارِ خيرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد! (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمايى مردم، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن كس از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، بزرگ بشمريد باشد كه شكرگزارى كنيد! در این آیات شریفه دو بار تکرار شده است که مریض و مسافر در ماه رمضان روزه اش را در روزهای دیگر سال بگیرند و عدد را تکمیل کنند. در آیه اول می فرماید: فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ و در آیه دوم می فرماید: وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلىَ‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ. تمام فقهای شیعه با استناد بر این آیه شریفه اتفاق دارند که روزه مسافر با شرایطی که در رساله های عملیه بیان شده است باطل می باشد و اگر کسی در سفر روزه بگیرد روزه اش مورد قبول نیست و بر او لازم است که آن تعداد از روزهای ماه رمضان را که در سفر روزه گرفته است، قضا نماید. بنابراین از دیدگاه شیعه روزه بر مسافر و مريض حرام است، نه مباح‏. اما بيشتر دانشمندان و علماى اهل سنت گفته‏اند که از آيه: فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَر ...، استفاده مى‏شود كه مسافر مى‏تواند روزه نگيرد، نه اينكه روزه گرفتن برايش حرام است، پس مريض و مسافر، هم مى‏توانند روزه بگيرند، و هم اينكه افطار نموده و سپس به همان عدد از روزهاى ديگر سال روزه بگيرند. این حرف اهل سنت صحیح نیست، زيرا ظاهر جمله فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ (كسى كه مريض و مسافر باشد بايد چند روزى در ايام ديگر سال روزه بگيرد) عزيمت است، نه رخصت، يعنى از ظاهر آن بر مى‏آيد كه مريض و مسافر نبايد در رمضان روزه بگيرند، و اين معنا از ائمه اهل بيت (ع) نيز روايت شده، و مذهب جمعى از صحابه از قبيل عبد الرحمن بن عوف، و عمر بن خطاب، و عبد اللَّه بن عمر، و ابى هريرة، و عروة بن زبير، نيز همين است، پس جمله نامبرده حجتى است عليه علماى نامبرده از اهل سنت. ايشان براى توجيه نظريه خود چيزى در آيه تقدير گرفته و گفته‏اند، تقدیر آیه «فمن كان مريضا او على سفر فاَفطر فعدة من ايام اخر» است، يعنى هر كس مريض يا مسافر باشد، و به همين جهت افطار كرده باشد به همان عدد از روزهاى ديگر روزه بگيرد. اشکال اول این سخن اینست که تقدير گرفتن خلاف ظاهر است، (وقتى گوينده‏اى سخن مى‏گويد تمامى كلماتى كه در افاده منظورش دخالت دارد در كلام خود مى‏آورد، و چيزى را نگفته نمى‏گذارد) مگر آنكه به اتكاء قرينه‏اى كه در كلامش هست يك كلمه را حذف كند، چون يقين دارد خواننده يا شنونده با وجود آن قرينه مى‏فهمد كه فلان كلمه حذف شده است و اما بدون قرينه دست به چنين حذفى نمى‏زند. اشكال دوم اينكه: به فرضى كه تسليم شويم و قبول كنيم كه كلمه (فاَفطر) در آيه حذف شده، تازه اين كلام هم دلالتى بر رخصت ندارد، زیرا هیچ کسی از عبارت«و هر كس مريض يا مسافر باشد، و افطار كرده باشد در ايامى ديگر روزه بگيرد»، نمى‏فهمد که روزه در سفر و مرض جايز است. نهايت چيزى كه از این عبارت در اين مقام (كه به گفته ساير مفسرين نيز مقام تشريع است) استفاده مى‏شود، اين است كه افطارش گناه نبوده و جايز بوده، که البته جواز به معناى اعم از وجوب و استحباب و اباحه است، كه با وجوب و استحباب و اباحه مى‏سازد، و اما اينكه به معناى سومى يعنى الزامى نبودن افطار باشد به هيچ وجه لفظ آيه بر آن دلالت ندارد، بلكه باز هم بر خلاف آن دلالت مى‏كند، چون قانونگذار حكيم در مقام تشريع خود، هرگز در بيان آنچه بايد بيان كند كوتاهى نمى‏كند، و اين خود روشن است. جملهوَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ متمم جمله قبلى است، و معنايش به حسب تقدير- به آن بيانى كه گذشت- اين مى‏شود: با روزه‏اى كه بر شما واجب شده تطوع كنيد، و آن را داوطلبانه بياوريد، كه تطوع به كار خير بهتر است، و روزه هم كه خير شما است پس تطوع به روزه هم خيرى علاوه بر خير ديگر است. و بعضى از مفسرين گفته‏اند: جمله مورد بحث يعنى وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ خطاب به كسانى است كه از روزه گرفتن معذورند، نه عموم مؤمنين كه در جمله «روزه بر شما واجب شده» مخاطب بودند، چون ظاهر عبارت نامبرده رجحان روزه است، و معلوم است كه رجحان با ترك هم مى‏سازد، در نتيجه عبارت ظاهر در استحباب روزه مى‏شود نه وجوب كه منافى با ترك است، و چون مى‏دانيم روزه واجب است ناگزير عبارت نامبرده را حمل مى‏كنيم بر رجحان و استحباب روزه براى كسانى كه از ناحيه شرع مجاز در ترك آنند، مانند مريض و مسافر كه مى‏گوئيم روزه‏اى كه بر همه واجب است بر مريض و مسافر مستحبّ است، و بهتر آن است كه آنها نيز روزه را بر افطار ترجيح دهند، و در عين حال قضاى آن را هم بگيرند. اما اين تفسير به خاطر اشكالاتى كه بر آن وارد است صحيح نيست. اشكال اول اين‌كه: دليلى بر طبق آن نيست. اشكال دوم اين‌كه: اگر مراد از جمله: وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ استحباب روزه براى‏ مريض و مسافر بود، با در نظر گرفتن اينكه در جمله: فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً الخ مريض و مسافر غايب به حساب آمده‏اند، جا داشت در جمله بعدى هم غايب به حساب آمده، در باره‏شان بفرمايد: (و ان يصوموا خير لهم) مريض و مسافر اگر روزه بگيرند بر ايشان بهتر است، ولى فرمود: (اگر روزه بگيريد برايتان بهتر است) پس معلوم مى‏شود در جمله دوم روى سخن با خصوص مسافر و مريض نيست. اشكال سوم اين‌كه: جمله اولى به خوبى دلالت دارد بر اينكه مريض و مسافر مختارند در گرفتن و نگرفتن روزه، نه اينكه گرفتن روزه رجحان داشته باشد، بلكه جمله بعديش كه مى‏فرمايد: فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ صريح در اين است كه حتما بايد در روزهاى ديگر روزه بگيرند، آن وقت چطور مفسرين نامبرده مى‏توانند بگويند آيه در صدد بيان رجحان روزه بر ترك آن است. اشكال چهارم اينكه: اگر جمله اولىفَمَنْ كانَ مِنْكُمْ تا آخر در صدد بيان ترخيص روزه براى مسافر و مريض باشد، و بگويد گرفتن و نگرفتن روزه براى معذورين يكسان است، البته جا داشت در جمله بعدى بفرمايد بلكه گرفتن آن بهتر است، تا يك طرف تخيير را ترجيح داده و بيانگر رجحان آن باشد، ولى جمله اولى در مقام بيان روزه رمضان و روزه ايام ديگر سال است، و با چنين زمينه‏اى ديگر ممكن نيست تنها از جمله: وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ و بدون هيچ قرينه‏اى در كلام استفاده كنيم كه مى‏خواهد روزه رمضان را بر روزه غير رمضان ترجيح دهد. اشكال پنجم اينكه: مقام آيات، مقام بيان حكم نيست، تا ظهور رجحان از جمله (فمن كان) با حكم وجوبى منافات پيدا كند، بلكه مقام، همانطور كه در سابق هم گذشت مقام بيان ملاك تشريع است، و اينكه اگر شارع اسلام حكمى را صادر مى‏كند خالى از فلسفه و حكمت و خير و نيكويى نيست. از نظر اهل سنت اگر کسی بر مسافری که روزه اش را گرفته است، قضا را واجب کند با حکم آیه مخالفت کرده است و از نظر آنان صحابه بر این مطلب اتفاق دارند که روزه گرفتن مسافر جایز است. محدثین اهل سنت برای جواز روزه مسافر روایاتی از پیامبر اسلام نقل کرده اند. مثلا از عایشه نقل شده که حمزه بن عمر از پیامبر اسلام (ص) پرسید که آیا می توانم در سفر روزه بگیرم؟ پیامبر فرمود اگر بخواهی روزه بگیر و اگر بخواهی افطار کن. روایات اهل سنت بر بطلان روزه مسافر: در کتابهای اهل سنت روایت و احادیثی بر بطلان روزه مسافر نقل شده است ولی آنان با وجود این روایات قائل به عدم بطلان روزه مسافر هستند. ما در اینجا به برخی از این روایات اشاره می کنیم: در کتابهای اهل سنت روایتی از ابو هریره نقل شده است که «انه قال من صام فی السفر فعلیه القضاء». یعنی کسی که در سفر روزه بگیرد قضای آن بر او واجب است. ولی آنان گفته اند که به این روایت اعتنا نمی شود و عده ای قلیلی از مردم ازاین روایت متابعت کرده اند. ابن حبان روایتی در عدم جواز روزه مسافر نقل نموده است که:« عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَيْسَ مِنَ الْبِرِّ الصِّيَامُ فِي السَّفَرِ». یعنی پیامبر اسلام (ص) فرمود روزه در سفر کاری درستی نیست. وعن جابر قال كان رسول الله (ص) في سفر فرأى زحاما ورجلا قد ظلل عليه فقال ما هذا قالوا صائم فقال ليس من البر الصوم في السفر متفق عليه؛ یعنی پیامبر خدا در سفر به مردی که روزه گرفته بود، فرمود: روزه در سفر کار درستی نیست. این حدیث متفق علیه است. ملا علی قاری بعد از بیان جواز روزه مسافر گفته است که تخییر روزه مسافر سخن اهل علم است لکن از ابن عمر نقل کرده اگر کسی در سفر روزه بگیرد باید قضای آن را انجام دهد و از ابن عباس نقل کرده که روزه در سفر جایز نمی باشد. ملا علی حنفی می گوید که این قول را برخی از متاخرین قبول کرده لکن مالک و ثوری و شافعی و پیروان ابو حنیفه روزه گرفتن در سفر را افضل می دانند و برخی هم افطار را افضل می دانند. ابن قدامه فقیه حنبلی نیز می گوید که اکثر اهل علم بر این است که روزه مسافر صحیح است ولی در عین حال روایتی را از ابو هریره مبنی بر عدم صحت روزه مسافر نقل کرده است و نیز از احمد نقل نموده که عمر و ابو هریره بر اعاده روزه مسافر امر می کردند و زهری هم روایت کرده که ابی سلمه از عبدالرحمن بن عوف نقل کرده که گفت: روزه دار در سفر مانند مفطر در حضر است ولی این سخن اهل ظاهر می باشد و آن را مستند به قول رسول خدا کرده اند که فرمود : «ليس من البر الصوم في السفر متفق عليه ولأنه عليه السلام أفطر في السفر فلما بلغه أن قوما صاموا قال أولئك هم العصاة؛ یعنی روزه در سفر کار درستی نیست و نیز پیامبر خدا در سفر افطار می کرده است و چون ا ز قومی با خبر گشت که در سفر روزه گرفته است فرمود آنان گناهکار و عاصی اند». و ابن ماجه نیز نقل کرده است که پیامبر فرمود: « الصائم في رمضان في السفر كالمفطر في الحضر». ابن قدامه در آخر می گوید که با وجود این روایات عامهی اهل علم بر خلاف این قول می باشند و بر ظبق سخن ابن عبدالبر این قول اختصاص به عبدالرحمن بن عوف دارد که فقهاء از او دوری جسته اند و دلیل این فقهاء حدیثی است که از حمزه بن عمرو نقل شده که از رسول خدا (ص) در سفر پرسید آیا روزه بگیرم یا خیر ؟ پیامبر فرمود: اگر می خواهی بگیر و اگر می خواهی نگیر. به هر حال علمای اهل سنت قائل بر بطلان و حرمت روزه در سفر نمی باشند منتهی برخی از آنان می گویند که افطار در سفر بهتر از روزه گرفتن است و برخی دیگر می گویند که روزه گرفتن بهتر از افطار است و در کل مسافر مخیر بین افطار و روزه می باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image