گوش کردن به موسیقی از نگاه رهبری /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

درباره گرایش به آهنگ های دلنشین می توان گفت: چنین گرایشی طبیعی است و نیاز پاسخگویی را می طلبد.


درباره گرایش به آهنگ های دلنشین می توان گفت: چنین گرایشی طبیعی است و نیاز پاسخگویی را می طلبد. اما باید دانست چگونگی پاسخگویی به غرایز ابتدایی و نیازهای درونی تا میزانی مشترک میان تمامی اقوام و فرهنگ ها و پیروان ادیان است . مانند آن که استفاده از ((آب )) برای رفع تشنگی نزد همگان مشترک است . تفاوت از آنجا آغاز می شود که برای رفع این نیاز درونی و مشترک، نوشیدنی های متنوع پیشنهاد می شود. اینجاست که نظریه های انسان شناختی و فاکتورهای اقتصادی , سیاسی , فرهنگی رخ می نماید و کنش ها و واکنش ها بروز می کند. پیچیدگی ها و ابهام ها آنگاه فزونی می یابد که در عصر ارتباطات و دهکده جهانی، تنوع پاسخگویی به نیازها بسیار فراوان می شود و پاسخگویی به نیاز اصیل و طبیعی بدون عوارض جانبی و ضررشان، کاری بس دشوار می باشد و تلاش همگانی را برای انتخاب صحیح و یا پیدا کردن جایگزین می طلبد. جهت شفاف سازی درباره خصوص موسیقی متذکر می شویم : موسیقی به طور کلی دارای دو نوع است: 1- موسیقی غنائی: هرگونه آهنگی است که به لحاظ شکل یا محتوا موجب تحریک شهوت و متناسب با مجالس گناه است . این گونه موسیقی , گاهی آرامش تخدیرگونه برای اعصاب دارد و گاهی هیجانات ناهنجار برای روان در پی دارد. 2- موسیقی غیرغنایی : شامل صداهای موزون طبیعت، مارش نظامی , صوت قرآنی , آواز حدی (برای تحریک حیوانات و دام ) می شود. این نوع موسیقی میتواند پاسخگوی گرایش طبیعی انسان به زیبایی های سمفونی و موزون باشد و با اجراهای متنوع می تواند جایگزین موسیقی غنایی باشد. با توجه به آنچه گفته شد بررسى متون دینى و آراء عالمان دین نشان مى دهد که موسیقى از نظر اسلام در چند صورت حرام مى باشد: 1 ) موسیقى مطرب یعنى آهنگ هایى که موجب (تحریکات غیرارادى در شنونده شود) و انسان را از یاد خدا غافل مى سازد. منظور از محرک بودن نیز نوعى و شأنى است؛ یعنى، به طور معمول چنین اثرى را دارا باشد نه فقط نسبت به شخص خاص. 2 ) موسیقى همراه با مضامین لهوى که به گونه اى موجب فساد اخلاق و انحراف اذهان است مانند ترانه هاى عاشقانه و اشعارى که در وصف زن، شراب و غیره است و از همین قسم است اشعارى که به هر نحو موجب ترویج باطل و مخالفت با حق باشد مانند توهین به مقدسات و یا در جهت تایید کفر و شرک و نظامهاى فاسد و سردمداران آن باشد. 3 ) موسیقى در مجلس گناه و لهوولعب مانند آهنگهایى که در حال رقص یا نوشیدن شراب و غیره نواخته مى شوند. در هر صورت معیار در حرمت موسیقى مناسب بودن آن با مجالس لهو و داشتن مضامین فساد انگیز و اغوا کننده و طرب انگیز است و فرق نمى کند که از صدا و سیما باشد یا غیر آن. ایرانى باشد و یا غیرایرانى. همین طور فرقى بین رفع خستگى و غیر آن و براى خود یا دیگران در این حکم نیست و ملاک در تحریک شدن نوع مردم است نه شخص انسان. لازم به ذکر است تشخیص حرام بودن موسیقی از شبهات مفهومیه است لذا تا اطمینان به حرمت آن پیدا نشده اصل برائت و عدم حرمت جاری است به ویژه درباره موسیقی های پخش شده از صدا و سیما حکم به حرمت مشکل است، لذا گوش کردن به موسیقی های صدا و سیما تا اطمینان به حرمت پیدا نشده باشد اشکال ندارد. نکته دوم؛ آنچه که حرام است استماع , یعنی گوش دادن اختیاری به موسیقی حرام و پیگیری آن است، ولی شنیدن غیراختیاری و رهگذری اشکال ندارد. نکته سوم: مجالسی که معمولا در دانشگاه به مناسبت های مختلف برگزار می شود و در آن موسیقی استفاده می شود، اغلب جنبه لهوی و حرام ندارد، ولی در عین حال باید خود افراد کارشناسی کنند و ببینند در صورتی که ملاک های حرمت در آن نیست و یا مشکوک است استفاده کنند و در غیر این صورت یعنی در صورتی که یقین به حرمت دارند آن را ترک نمایند. موسیقی در کلام رهبری: در مورد موسیقى دو حرف وجود دارد: یکى این که ببینیم اساساً مشخصه هاى موسیقى حلال و حرام چیست؛ و دیگر این که بیاییم: در مصداق، مرزهایى را مشخص کنیم تا به قول شما، جوانان بدانند که این یکى حرام و این یکى حلال است. البته این دومى کارآسانى نیست؛ کار دشوارى است. که انسان از این اجراهاى موسیقى هاى گوناگون - موسیقى خارجى، موسیقى ایرانى هم با انواع و اقسامش؛ با کلام، بى کلام - بخواهد یکى یکى اینها را مشخص کند؛ اما مشخصه هاى کلى یى دارد که آن را مى شود گفت. البته من هم در جاهایى به بعضى از اشخاصى که دست اندرکار بودند، آنچه را که مى توانستم و مى دانستم، گفته ام؛ حالا هم مختصرى براى شما عرض مى کنم. ببینید، موسیقى اگر انسان را به بیکارگى و ابتذال و بى حالى و واخوردگى از واقعیتهاى زندگى و امثال اینها بکشاند، این موسیقى، موسیقى حلال نیست؛ موسیقى حرام است. موسیقى اگر چنانچه انسان را از معنویت، از خدا و از ذکر غافل کند، این موسیقى حرام است. موسیقى اگر انسان را به گناه و شهوترانى تشویق کند، این موسیقى حرام است؛ از نظر اسلام این است. موسیقى اگر این خصوصیات مضر و موجب حرمت را نداشته باشد، البته آن وقت حرام نیست. اینهایى را که من گفتم، بعضى از آنها در موسیقى بى کلام و در سازهاست؛ بعضى هم حتى در کلمات است. یعنى ممکن است فرضاً یک موسیقى ساده ى بى ضررى را اجرا کنند، لیکن شعرى که در این موسیقى خوانده مى شود، شعر گمراه کننده یى باشد؛ شعر تشویق کننده ى به بى بندوبارى، به ولنگارى، به شهوترانى، به غفلت و این طور چیزها باشد؛ آن وقت حرام مى شود. بنابراین، آن چیزى که شاخص حرمت و حلیت در موسیقى است و نظر شریف امام هم در اواخر حیات مبارکشان - که آن نظریه را در باب موسیقى دادند - به همین مطلب بود، این است. موسیقى لهوى داریم ممکن است موسیقى - به اصطلاح فقهى اش - موسیقى لهوى باشد. «لهو» یعنى غفلت، یعنى دور شدن از ذکر خدا، دور شدن از معنویت؛ دور شدن از واقعیتهاى زندگى؛ دور شدن از کار و تلاش و فرو غلتیدن در ابتذال و بى بندوبارى. این موسیقى مى شود حرام. اگر این با کیفیت اجرا حاصل بشود، اگر با کلام حاصل بشود؛ فرقى نمى کند. شما مى گویید زبان بین المللى. آن موسیقى یى که به قول خود شما مرزها را درنوردیده و در جاهایى پخش شده، آیا این لزوماً موسیقى خوبى است؟ صرف این که یک موسیقى از مرز فلان کشور خارج شد و توانست به مثلاً کشورهاى مختلف برود و یک عده طرفدار پیدا کند، مگر دلیل خوب بودن موسیقى است؟ نه، به هیچ وجه. ممکن است یک موسیقى یى باشد که به شهوترانى و تحرکات و نشاطهاى شهوى جوانى تحریک مى کند؛ طبیعى است که یک مشت جوانى که غفلت زده هستند، از این موسیقى خوششان مى آید. هر جایى که در دنیا دستشان به این نوار بیفتد، از آن نوار استفاده مى کنند. این دلیل خوب بودن موسیقى نیست. من نمى توانم بطور مطلق بگویم که موسیقى اصیل ایرانى، موسیقى حلال است؛ نه، این طور نیست. بعضى خیال مى کنند که مرز موسیقى حلال و حرام، موسیقى سنتى ایرانى و موسیقى غیرسنتى است؛ نه، این طورى نیست. آن موسیقى یى که منادیان دین و شرع همیشه در دوره هاى گذشته با آن مقابله مى کردند و مى گفتند حرام است، همان موسیقى سنتى ایرانى خودمان است که به شکل حرامى در دربارهاى سلاطین، در نزد افراد بى بندوبار، در نزد افرادى که به شهوات تمایل داشتند و خوض در شهوات مى کردند، اجرا مى شده؛ این همان موسیقى حرام است. بنابراین، مرز موسیقى حرام و حلال، عبارت از ایرانى بودن، سنتى بودن، قدیمى بودن، کلاسیک بودن، غربى بودن یا شرقى بودن نیست؛ «مرز» آن چیزى است که من عرض کردم. این ملاک را مى شود به دست شما بدهیم، اما این که آیا این نوار جزو کدامهاست، این را من نمى توانم مشخص کنم. البته الان دستگاههایى هستند که دارند ممیزى مى کنند؛ اما من خیلى هم اطمینان ندارم که این ممیزیها صددرصد درست باشد. گاهى مى آیند به ما مى گویند که یک نوار بسیار بد یا مبتذلى را دارند به صورت مجاز پخش مى کنند؛ گاهى هم ممکن است عکس این اتفاق بیفتد. من الان نمى دانم واقعاً این ممیزیها چقدر از روى واقع بینى و ضابطه مندى انجام مى گیرد؛ اما آن چیزى که من مى توانم به شما - به عنوان یک جوان خوب و به عنوان کسى که مثل فرزندان خودم هستید - به عنوان نصیحت و نظر خودم بگویم، این است که عرض کردم. به نظرم مى رسد که موسیقى مى تواند گمراه کننده باشد، مى تواند انسان را به شهوات دچار کند، مى تواند انسان را غرق در ابتذال و فساد و پستى بکند؛ مى تواند هم این نباشد و مى تواند عکس این باشد؛ مرز حلال و حرام این جاست. من امیدوارم که شما جوانان با این زاد و تقوا بتوانید وارد میدان بشوید و تولیدهایى داشته باشید که به معناى حقیقى کلمه هم خصوصیات موسیقى خوب و بلیغ را داشته باشد و به معناى حقیقى تأثیرگذار مثبت باشد و حقیقتاً جوانان و روحها را، به صفا و به معنویت و به حقیقت رهنمون کند. براى آگاهى بیشتر در این زمینه ر.ک: 1- تفسیر نمونه، ج 17، ص 19، ص 13، 24، 25 و 26 2- مضرات موسیقى، سید احمد خاتمى، نشر قرآن قم .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image