آداب معاشرت با دیگران /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

خواهشا جواب این سوال مرا کسی دهد که خودش بتونه واقعا عمل کنه و شعار نده.فرض کنید من یک مومن واقعی هستم. برخورد من با آدمای این دوره زمونه چگونه باید باشد؟ مثلاً همکلاسیام رفتارهایی بدی نسبت به من قبلاً انجام داده اند که نسبت به آنها نفرت پیدا کرده ام. دیگر اینکه دروغگو هستند و عادات زشت خود را هنوز هم دارند. البته بد مطلق نیستند و خوبیهایی هم دارند. یا در دوستان و اعضای فامیل با افرادی مواجه می شوم که حسودند، طمع دارن، بیشعورن، بعضیاشون فحاشن. بخیلند یا نمازخوان نیستند، بعضیاشون مشروب خورن، و در کل رفتار یک فرد اسلامی با اینها چگونه باید باشد؟ آیا باید محلشون ندم؟ از طرفی این افراد را هم نمیتوان به عنوان دوست واقعی حساب کرد. از طرفی من با اینها دائماً باید در ارتباط باشم مثل هم اتاقیام یا اعضای خانواده و فامیل. چگونه باهاشون برخورد کنم. کاملاً رفتارهای بد گذشته رو که هنوز هم دارن انجام میدن، فراموش کنم. باهاشون در ظاهر صمیمی باشم و در باطن ازشون دوری کنم. و در کل چکار کنم؟ ممنون


از اهتمام شما به رعایت ارزشهای اخلاقی و اسلامی بسیار خوشحالیم و خداوند منّان را بر این نعمت بزرگ شاکریم. انسانهای متعهد و با ایمان هیچگاه نمی توانند در برابر رفتارهای دیگران بی تفاوت باشند، مخصوصا اگر این رفتارها گناه و مغایر با آموزه های دینی باشد. چرا که گناه نافرمانی خداوند است و انسان عاصی دانسته یا ندانسته با هر گناه موجبات غضب الهی را فراهم می آورد. بنابراین طبیعی است که مؤمن از گناه خود و دیگران متأثر شود. خداوند علی اعلی در سوره شعراء آیه 3 به پیامبر خویش که به خاطر هدایت مردم خود را به سختی و مشقّت می انداخت می فرماید: (لعلّک باخعٌ نفسک ألّا یکونوا مؤمنین – گویا می خواهی خویشتن را تلف کنی برای اینکه آنان ایمان نمی آورند). این نشان انسانهای بزرگ و خداجوست که از رفتار و کردار ناثواب دیگران متأثر می شوند و این عین بندگی است. اما آنچه مهم است نحوه برخورد ماست، اینکه ما در مقابل اینگونه افراد و چنین رفتارهایی چه وظیفه ای داریم و چگونه باید برخورد کنیم؟ آیا آنان را طرد کنیم و از ارتباط با آنها دوری گزینیم؟ و یا راهی بیابیم برای کمک و آگاه نمودن آنان نسبت به گناه؟ اگر وظیفه پیامبران در برابر گناه انسانها دوری جستن از آنان بود، هیچگاه دین خداوند و آموزه های الهی به سرمنزل خویش نمی رسید و هدف از خلقت که کمال و سعادت انسان است، ناکام می ماند. اما می بینیم انبیاء الهی با صبر و بردباری و رعایت حسن اخلاق و معاشرتی که با مردم داشتند، توانستند قلبها را یکی پس از دیگری مجذوب خویش کنند. آنان می دانستند که هدایت هر کس به دست خداوند بوده و اوست که توانایی بر هدایت انسانها را دارد، و اگر می خواست، می توانست همه انسانها را در مسیر بندگی قرار دهد. اما با اختیاری که به انسان داده است، او را در انتخاب مسیر بندگی مخیّر گذاشته تا راه سعادت خویش را پیدا کند. (إن نشأ ننزّل علیهم من السماء آیةً فظلّت اعناقهم لها خاضعین – اگر می خواستیم، می توانستیم آیه ای از آسما برای آنان نازل کنیم تا گردنشان در مقابل آن خاضع شود. شعراء آیه 4). خداوند بهتر از هر کس دیگری می داند که بسیاری در این مسیر به خطا خواهند رفت اما باز در جای جای قرآن می فرماید که پذیرنده گناهکاران بوده و چتر رحمت و مغفرت خویش را در همه جا برای آنان گسترانیده است. (قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ - بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.(زمر آیه 53) در جایی که خداوند چنین مهربانانه چشم انتظار بندگان گناهکار خویش است، چگونه می توان از آنها انزجار جست. خداوند معصیت را مذموم دانسته و ما نیز باید از معصیت منزجر بوده و دوری جوییم اما انسان گناهکاری که ناخواسته و ندانسته گرفتار گناه شده است را می توان نجات داد و دوری و انزجار جستن از او راه صحیحی نمی باشد، به شرط آنکه خود به گناه وی مبتلا نشده که در این صورت بهترین راه ترک ارتباط است. خداوند حکیم راز موفقیت پیامبر خویش را اخلاق نیکوی وی می داند و می فرماید: (إنّک لعلی خلقٍ عظیم – همانا تو ملکات اخلاقی بزرگی داری که بر آنها مسلطی. قلم آیه 4). و خود ایشان نیز هدف از رسالت و بعثت خویش را تنها در نشر اخلاق می داند (انما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق – همانا من مبعوث شده ام برای تمامیت دادن به زیبایی های اخلاق. بحارالانوار ج 68ص 382). این اخلاق نیکوی پیامبر بود که توانست انسانهای بزرگی را تقدیم اسلام کند، کسانی که تا قبل از آن در شرک و گمراهی غوطه ور بودند. با مطالعه سیره پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) بهتر به راز موفقیت این بزرگواران پی خواهیم برد. آنچه که ایجاد محبّت و مودّت می کند و سبب بیداری می شود، چیزی نیست مگر اخلاق و معاشرت نیکو با انسانها. اگر می خواهید قلب دیگران را مجذوب خویش کنید، شرط آن رعایت معاشرت و اخلاق نیکو با آنان می باشد. باید دلسوز انسانها بود، پزشک دلسوز آن است که مهربانانه به دنبال معالجه بیمار باشد نه طلبکارانه به دنبال مؤاخذه وی که چرا مریض شده ای؟ سعی کنید با مطالعه کتاب تاریخ پیامبر اسلام (ص) – عباس صفایی حائری – با سیره آن حضرت در برخورد با مشکلات و سختیها آشنا شوید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image