تخمین زمان مطالعه: 29 دقیقه
کنیه حمزه: کنیه حمزه ابوعُماره و ابویَعْلی [۱] [۲] بود. مادر حمزه : مادر ایشان، هاله بنت اُهَیْب(وُهَیْب) بن عبد مَنافبن زُهره [۳] [۴] [۵] بود. اختلاف سنی حمزه با پیامبر : اینکه ثُوَیْبه، کنیز ابولهب، به پیامبر اکرم و حمزه شیر داده است [۶] و تأکید پیامبر بر اینکه حمزه برادر رضاعی اوست، [۷] حاکی از حداکثر دو سال اختلاف سنی بین آنهاست. [۸] [۹]. این اختلاف سنی چهار سال هم دانسته شدهاست [۱۰] [۱۱] که باتوجه به تردید بعضی در مورد شیر دادن ثویبه به پیامبر، [۱۲] ممکن است بیشتر هم باشد. تاریخ ولادت : وی احتمالا دو تا چهار سال پیش از عامالفیل (سال تولد پیامبر اکرم) متولد شده است. محل تولد : خانه محل تولد وی در مکه در محلی به نام بازان و گویا تا قرن نهم پا برجا بوده است. [۱۳] حضور حمزه در جنگ فجار و حلفالفصول : بنابر روایتی، پیامبر در بیست سالگی همراه عموهایش در جنگهای فِجار [۱۴] [۱۵] و در [۱۶]حِلفالفضول [۱۷] شرکت داشته و حمزه نیز در آنها حضور داشته است. ( این روایات قابل اعتماد نیست ) حضور حمزه درمجلس خواستگاری پیامبر : حمزه با ابوطالب و دیگر عموهای پیامبر در خواستگاری خدیجه حاضر بود [۱۸]، اما باوجود فاصله سنی کم او با پیامبر و خواندن خطبه ازدواج از سوی ابوطالب، [۱۹] برخی منابع فقط از حمزه نام بردهاند. [۲۰] [۲۱]. پذیرش سرپرستی جعفر توسط حمزه : در پی پیشنهاد پیامبر برای کمک به ابوطالب، به سبب عیالمندیاش، حمزه سرپرستی جعفر را بهعهده گرفت [۲۲] [۲۳] [۲۴]. دخالت حمزه در امور سیاسی مکه : در روزگار جاهلیت، حمزه از جمله فرزندان عبدالمطلب بود که در قریش ریاست یافتند. [۲۵]. با این حال، زریاب خویی [۲۶] دخالت حمزه در امور سیاسی مکه و توجه او به دین جدید (اسلام) را منتفی دانسته است. به هر روی، حمزه در دوره پیش از اسلام چنان جایگاهی داشت که بعضی با او پیمان میبستند [۲۷] [۲۸] [۲۹]. حمزه شکارچی [۳۰] و همدم (ندیم) عبداللّه بن سائب بود [۳۱].حمایت حمزه از پیامبر : روزی که پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم خویشان نزدیک خود را برای دعوت به اسلام گردآورد (یومالإنذار)، حمزه نیز حضور داشت. [۳۲] [۳۳] [۳۴]. حمزه، که هنوز مسلمان نشده بود، همچون ابوطالب از پیامبر اکرم در مقابل آزار مشرکان حمایت میکرد. گزارشهایی در دست است که حمزه توهینهای ابولهب [۳۵] [۳۶] و سایر مشرکان [۳۷] به پیامبر را تلافی میکرد. میتوان سخن پیامبر را درباره رعایت خویشاوندی از سوی حمزه، اشاره به همین کوششها و سخن ایشان درباره اعمال نیک حمزه را اشاره به تلاشهایش بعد از اسلام آوردن او دانست، تا آنجا که از حواریون آن حضرت بهشمار رفت [۳۸] پذیرش اسلام توسط حمزه : روزی حمزه از آزار و دشنام ابوجهل به پیامبر و بدگویی او از اسلام خشمگین شد و بیدرنگ به مسجدالحرام رفت، با کمان خود سر ابوجهل را زخمی کرد و گفت که حقانیت اسلام برایش آشکار شده و به دین پیامبر گرویدهاست. [۳۹] [۴۰] بیشک این رفتار حمزه ناشی از خشم او بود که در گزارش تاریخی، کرامت خدا دانسته شده است [۴۱] اما روز بعد، با سخنان پیامبر شک او به یقین بدل شد و با اسلام آوردن وی، از فشار قریش بر آن حضرت کاسته شد. [۴۲] عامل اسلام آوردن حمزه : براساس روایتی از امام سجاد علیهالسلام، عامل اسلام آوردن حمزه، غیرت او در ماجرایی بود که مشرکان بچهدان شتری را روی سر پیامبر انداختند. [۴۳] با این حال، به عقیده عاملی [۴۴] به اسلام گرویدن او از ابتدا مبتنی بر آگاهی و شناخت بودهاست. اسلام آوردن وی را در سال دوم [۴۵] یا ششم بعثت [۴۶] و قبل از مسلمان شدن ابوذر [۴۷] دانستهاند. مسلمان شدن حمزه در گرویدن خویشان او به اسلام مؤثر بود. عدم مهاجرت حمزه به حبشه : آگاهی ما از زندگی حمزه از این زمان تا هجرت، ناچیز است. پس از آنکه پیامبر دعوت خود را آشکار ساخت، حمزه نیز به دعوت علنی پرداخت [۴۸]. وی در کنار پیامبر ماند و به حبشه مهاجرت نکرد. [۴۹] [۵۰]. حمزه و همراهی مسلمانان در شعب ابیطالب : در دو یا سه سالی که مشرکان بنیهاشم و بنیمطلب را در شعب ابیطالب محاصره کردند، حمزه با مسلمانان همراه بود [۵۱]. در دومین بیعت عقبه، در سال دوازدهم بعثت، که جمعی از مردم مدینه با پیامبر پیمان بستند، حمزه همراه حضرت علی حاضر و مراقب بود تا مشرکان بدانجا نزدیک نشوند. [۵۲] پیمان برادری حمزه با کلثوم بن هدم : حمزه پس از هجرت به مدینه، به خانه کُلثومبن هَدْم یا سعدبن خَیْثَمه یا اَسعدبن زُراره از بنینجّار [۵۳]، وارد شد. او که در پیمان برادری مسلمانان در مکه با زَیدبن حارثه برادر شده [۵۴] و در روز احد هم او را وصی خود کرده بود، [۵۵] در پیمان برادری مدینه، پیش از بدر [۵۶]، با کلثوم بن هدم برادر شد. [۵۷] پرچمداری حمزه در سریه و غزوات : پیامبر اکرم نخستین پرچم نبرد را در ماه رمضان سال اول هجرت برای حمزه بست تا سریّهای را برای حمله به کاروان تجاری قریش که از شام به مکه بازمیگشت، رهبری کند. حمزه به همراه سی تن از مهاجران تا ناحیه عیص در ساحل دریا پیش رفت و در آنجا، با سیصد سوار از مشرکان مکه به فرماندهی ابوجهل روبهرو شد. با وساطت مَجدی بن عَمرو جُهَنی که با هر دو دسته قرار صلح داشت، جنگی روی نداد و هر دو سپاه بازگشتند. [۵۸] [۵۹] حمزه همچنین در غزوات اَبواء یا وَدّان، ذوالعُشَیْره و بنی قَیْنُقاع پرچمدار بود. حضور حمزه در غزوه بدر : در غزوه بدر، حمزه در نزدیکترین بخش سپاه اسلام به مشرکان بود و پیامبر حمزه، حضرت علی و عُبَیْدةبن حارثبن عبدالمطلب را به مقابله با چند تن از سران مشرکان فرستاد. بنابر گزارشهای متفاوت عُتْبة بن ربیعه [۶۰] یا شیبه [۶۱] [۶۲] در مبارزه مستقیم با حمزه کشته شد. ذکر دو واقعه درباره حمزه : بین غزوههای بدر و احد، دو واقعه شایان ذکر است: یکی گزارشی در باب شرب خمر وی، پیش از تحریم یا اعلام صریح حرمت آن، که از طریق زُهْری نقل شده [۶۳] و مورد نقد جدی است [۶۴] و دیگری ماجرای سَدّ ابواب است. گویا حمزه یکی از کسانی بود که از خانه خود به مسجد پیامبر دری داشتند. پیامبر اکرم دستور داد که همه بهجز حضرت علی این درها را ببندند و در پاسخ سؤال حمزه از علت این دستور و استثنا شدن علی علیهالسلام، آن را دستوری از جانب خدا خواند. [۶۵] [۶۶] اگرچه از پارهای روایات برمیآید که این مطلب مربوط به بعد از فتح مکه بوده است، اما نظر اول ترجیح دارد. [۶۷] حضور حمزه در غزوه احد : در آستانه غزوه احد در سال سوم، حمزه از جمله کسانی بود که خواستار جنگ در بیرون مدینه بودند، به حدی که سوگند خورد چیزی نخورَد تا وقتی در خارج شهر با دشمن بجنگد [۶۸]. وی مسئول قلب سپاه بود، [۶۹] با دو شمشیر میجنگید و در این جنگ رشادتها نمود [۷۰] [۷۱] [۷۲] [۷۳] [۷۴] [۷۵] شهادت حمزه : غزوه احد، روز شنبه نیمه شوال سال سوم واقع شد. [۷۶] در این غزوه، حمزه به دست وَحشیبن حرب [۷۷]، غلام حَبَشیِ دختر حارثبن عامربن نَوْفَل یا غلامِ جُبَیربن مُطْعِم، به شهادت رسید. [۷۸] انتقام هند از حمزه : طبق روایتی، دختر حارث با وعده آزادی وحشی، از او خواست به انتقام پدرش که در بدر کشته شده بود، محمد صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، حمزه یا علی را بکشد [۷۹]. بنابر روایت دیگر، جبیر بن مطعم در برابر گرفتن انتقام عمویش، طُعَیْمةبن عَدی که در بدر کشته شده بود، به وحشی وعده آزادی داد [۸۰] [۸۱] [۸۲] [۸۳] اما بی تردید، انگیزه هِند دختر عُتبه و زن ابوسفیان، برای انتقام گرفتن به دلیل کشته شدن پدر، برادر و عمویش در جنگ بدر، بیشتر از جبیر یا دختر حارث بود. طبق برخی خبرها، از ابتدا هند با وعده مال، وحشی را به این کار ترغیب کرد. [۸۴] [۸۵] [۸۶] مثله کردن پیکر حمزه : به روایتی، هند برای خوردن جگر حمزه نذر کرده بود. وحشی ابتدا قول کشتن علی علیهالسلام را داد، اما در میدان، حمزه را به شهادت رساند و جگر او را نزد هند برد. هند لباس و زیور خود را به وحشی داد و به او وعده ده دینار در مکه داد. سپس کنار بدن حمزه آمد و او را مثله کرد و از اعضای بریده او، برای خود گوشواره، دستبند و خلخال درست کرد و آنها را با جگر حمزه به مکه برد [۸۷]. گفته شده است معاویة بن مغیره [۸۸] [۸۹] و ابوسفیان [۹۰] هم بدن حمزه را مثله یا زخمی کردند. ناراحتی پیامبر از مثله شدن حمزه : از شدت ناگواری آنچه بر پیکر حمزه رفته بود، پیامبر اکرم یا بعضی اصحاب [۹۱] [۹۲] سوگند خوردند در مقابل، سی تن یا بیشتر از قریش را مثله کنند. نازل شدن آیه مبنی بر صبر مسلمانان : اما آیه ۱۲۶ سوره نحل [۹۳] نازل شد و ایشان را به مقابله به مثل و نیز به صبر دعوت کرد. [۹۴] عزاداری زنان در شهادت حمزه : پیامبر اکرم چون حمزه را بدان وضع دید، گریست [۹۵] و آنگاه که گریه انصار بر کشتگان خود را شنید، فرمود اما حمزه گریهکنندگانی ندارد. سعدبن مُعاذ این سخن را شنید و زنان را بر در خانه رسول خدا آورد و آنان بر حمزه گریستند. از آن زمان به بعد، هر زنی از انصار که میخواست بر مردهای گریه کند، نخست بر حمزه میگریست [۹۶]. گزارشی حاکی است که زینب، دختر ابوسلمه، سه روز برای حمزه لباس عزا پوشید. [۹۷] [۹۸] حمزه نخستین شهید احد : حمزه نخستین شهید احد بود. نماز مکرر پیامبر بر پیکر حمزه : پیامبر اکرم بر او نماز گزارد و سپس سایر شهیدان را در چند نوبت آوردند و کنار او نهادند و رسول خدا بر آنها و بر او نماز میگزارد. چنانکه هفتاد بار بر او نماز گزارد. [۹۹] [۱۰۰] دفن حمزه : حمزه را در پارچهای کفن کردند که خواهرش صفیه آورده بود [۱۰۱]، چرا که مشرکان او را برهنه کرده بودند. [۱۰۲] او را تنها دفن کردند. [۱۰۳] [۱۰۴] [۱۰۵] از اشاره به نحوه زیارت قبور شهدا میتوان گفت که قبر حمزه و سایر شهدای احد از هم جدا بوده است. [۱۰۶] [۱۰۷] لقب حمزه وی را «اسدالله» و «اسد رسولاللّه» لقب دادهاند [۱۰۸]. پس از شهادتش هم، طبق حدیثی از پیامبر، مورد تأیید الهی قرار گرفت. [۱۰۹] و به سیدالشهداء مشهور شد [۱۱۰] [۱۱۱] معنای واژه حمزه واژه حمزه را نیز به معنای شیر [۱۱۲] یا تیزفهمی [۱۱۳] دانستهاند. فرزندان حمزه فرزندان حمزه، سه پسر به نامهای عمارة، یَعلی و عامر بودند [۱۱۴] [۱۱۵]. عمارة (پسر بزرگ حمزه) در فتح عراق حضور داشت [۱۱۶] یعلی پنج پسر داشت. با وجود تأکید منابع بر عدم تداوم نسل حمزه، [۱۱۷] در قرن دهم، بعضی را از نسل او میدانستند. نامهای گوناگونی که برای دختران حمزه در منابع ذکر شده، به تصریح بیشتر منابع، همه به یک تن بازمیگردند که نام مرجَّح او اُمامه است. [۱۱۸] [۱۱۹] [۱۲۰] [۱۲۱] [۱۲۲] [۱۲۳] [۱۲۴]. [۱۲۵]. پیامبر اکرم جعفربن ابیطالب را از آنرو که همسرش (اسماء) خاله امامه بود، به سرپرستی او برگزید و او را به عقد سَلَمة بن ابی سَلَمه مخزومی درآورد، هرچند بنابه روایتی، امامه پیش از ازدواج درگذشت. [۱۲۶] [۱۲۷] همچنین طبق یک روایت، به پیامبر پیشنهاد شد که با امامه ازدواج کند، اما ایشان این پیشنهاد را به این دلیل که امامه برادرزاده رضاعی اوست، رد کرد. [۱۲۸] نام امامه را در شمار راویان حدیث غدیرخم نیز درج کردهاند [۱۲۹]. زیارت قبر حمزه توسط حضرت فاطمه گفته شده است که حضرت فاطمه علیهاالسلام به زیارت قبر حمزه میرفت و آن را با سنگچین مشخص کرده بود [۱۳۰] رفتار ناشایست امویان با قبر حمزه امویان بهسبب دشمنی با خاندان پیامبر، رفتاری ناشایست با قبر حمزه و دیگر شهدای احد داشتند. گفته شده است که ابوسفیان در عهد عثمان بر قبر حمزه پای کوفت و خطاب به او گفت آنچه دیروز برای حفظ آن بر ما شمشیر کشیدی، امروزه بازیچه جوانان ماست. [۱۳۱] [۱۳۲]. معاویه نیز حدود چهل سال پس از واقعه احد، به قصد جاری کردن آب چشمه و قناتی در احد، و گویا از سر دشمنی با خاندان پیامبر صلیاللّهعلیهوآله، دستور داد شهدای احد (از جمله حمزه) را نبش قبر و جنازه آنان را به جای دیگری منتقل کنند [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵]. ظاهرا جای قبر برخی از شهدا و احتمالا حمزه تغییر کرد. [۱۳۶] [۱۳۷] دو بنا در اطراف قبر حمزه گویا در اطراف قبر حمزه دو بنا وجود داشته است: یکی مسجد معروف به مَصْرَعِ حمزه که محل شهادت و دفن اول او بوده و پس از ویران شدن آن براثر جاری شدن آب، به مشهد نزدیک به آن ــکه اکنون به مزار شهدای احد معروف است ــ منتقل شده است، و دیگری محل ضربه خوردن حمزه بوده است [۱۳۸] [۱۳۹]. مسجد مزبور در قرن دوم بر روی قبر حمزه برپا بوده است [۱۴۰] ساخت قبه بر روی قبر حمزه ابن جبیر در ۵۸۰ قبر حمزه را در فضای شمالی «مسجدِ حمزه» در دامنه کوه احد، در شمال مدینه زیارت کرد و خاک سرخی را که منسوب به حمزه بود و مردم به آن تبرک میجستند، دید. در این سال، بنایی از گچ بر قبر حمزه ساخته شد. مسجد حمزه و توسعه آن در ۵۹۰، به دستور مادر خلیفه عباسیپ، الناصرالدیناللّه، مسجد حمزه را توسعه دادند، قبهای بلند و زیبا و استوار با دری از آهن برای مشهد حمزه ساختند و ضریحی منقش از چوب ساج بر قبر نهادند؛ در آهنی را روزهای پنجشنبه باز میکردند. [۱۴۱] یافعی در ۷۳۴ قبه حمزه را دید که در پی سیل شدیدی، آب به ارتفاع چند ذراع آن را فراگرفته بود [۱۴۲]. بنای مسجد مزبور در ۸۹۰ به دستور ملک اشرف قایتبای، سلطان مملوکی، توسعه یافت [۱۴۳]. ابراهیم رفعت باشا [۱۴۴] از سنّت کهن اجتماع مردم و برگزاری جشن مَولد در کنار مشهد حمزه از اول تا نیمه رجب هر سال، و جعفر خیاط [۱۴۵] [۱۴۶] از مشاهدات سیاحان غربی از مسجد و قبه مرقد حمزه یاد کرده است. در عصر عثمانی، دستکم دو بار بنا بازسازی شد [۱۴۷] بعدها وهابیها این قبه را ویران کردند [۱۴۸] پس از آن، تا مدتی حصاری فلزی از قطعات ضریح ائمه بقیع که در عهد قاجار در ایران سا خته شده ولی نصب نگردیده بود، گرد قبور نصب شد [۱۴۹]. تخریب قبه و مسجد حمزه پس از تسلط وهابیان و روی کار آمدن آلسعود در حجاز، قبه و بارگاه حمزه در ۱۳۴۴ تخریب گردید [۱۵۰] [۱۵۱] [۱۵۲]. همچنین مسجد حمزه تخریب و مسجد دیگری که به مسجد احد، مسجد علی و مسجد حمزه معروف است، در اطراف آن، در سمت مغرب مزار شهدای احد، بنا شد [۱۵۳] تأثیر شخصیت حمزه بر صحابه نمونهای از تأثیر عمیق شخصیت حمزه و محبوبیت او آن بود که پس از شهادتش، برخی صحابیان فرزندان خود را حمزه نام نهادند. [۱۵۴] [۱۵۵] [۱۵۶] کاهش اقتدار بنیهاشم در اثر مرگ حمزه مرگ حمزه و جعفر بن ابی طالب عامل کاهش اقتدار بنی هاشم در مقابل قریش [۱۵۷] و بهخلافت نرسیدن حضرت علی بعد از پیامبر دانسته شده است. [۱۵۸] [۱۵۹] [۱۶۰] [۱۶۱]. مباهات ائمه بر خویشاوندی با حمزه امام علی [۱۶۲] [۱۶۳] و سایر ائمه [۱۶۴] [۱۶۵] [۱۶۶] در احتجاج با مخالفان، به خویشاوندی خود با حمزه و جعفر مباهات کردهاند. [۱۶۷]. تأکید عباسیان بر خونخواهی حمزه عباسیان بر خونخواهی حمزه تأکید داشتند [۱۶۸] و شِبلبن عبداللّه در شعر مشهور خود، امویان را مسئول قتل حمزه دانست و گویا عباسیان، جمعی از امویان را به عنوان انتقام همین قتل کشتند. [۱۶۹]. [۱۷۰]. توجه به مقام معنوی حمزه در روایات اشاره به اسب حمزه بهنام وَرد [۱۷۱] [۱۷۲]، و شمشیرش، لِیاح [۱۷۳]، و دیگر متعلقات وی در روایات، حاکیاز توجه بهمقام معنوی اوست که تا قرنها بعد دوام یافت. شمشیر و سپر منسوب به حمزه المهدی لدیناللّه ابوعبداللّه محمد بن حسن بن قاسم، امام زیدی (متوفی ۳۶۰)، با شمشیری منسوب به حمزه میجنگید [۱۷۴] و المعز لدیناللّه، خلیفه فاطمی رؤیایی درباره در اختیار داشتن شمشیرهای صحابه از جمله شمشیر حمزه دیده بود [۱۷۵]. از جمله نفایس خزانه او، سپری بزرگ منسوب به حمزه بود [۱۷۶] که امیری خاص با جلال و شکوه آن را در مراسم حمل میکرد. [۱۷۷] ابن بطوطه [۱۷۸] هم سپر آهنی بزرگی را در قبةالصخره در بیتالمقدس دیده بود که به گفته عوام، منسوب به حمزه بود. فضائل و کرامات حمزه در روایات درباره فضائل و کرامات حمزه روایات بسیاری نقل شده است. [۱۷۹]. پیامبر اکرم، حمزه و جعفربن ابیطالب و علی علیهالسلام را بهترین مردم [۱۸۰] و جزو هفت نفر از بهترین کسان از نسل بنی هاشم خواند. [۱۸۱] و نیز علی علیهالسلام، حمزه و جعفربن ابیطالب را بهترینِ شهدا نامید. [۱۸۲] تألیفات درباره حمزه غیر از مراثیِ سروده شده برای حمزه [۱۸۳] [۱۸۴] آثار مستقلی درباره او تألیف شده که از آن جمله میتوان کتاب اخبار حمزةبن عبدالمطلب [۱۸۵] از عبدالعزیز بن یحیی بن احمد جَلودی (متوفی ۳۳۲) و مطلعالشمسین درباره فضائل حمزة و جعفر ذیالجناحین از شیخ محمد باقر بهاری (متوفی ۱۳۳۳) را نام برد. درباره او در آثار ادبی هم مطالبی دیده میشود. یک نمونه، اشاره به سیمای نورانی حمزه و سایر شهدای احد در روز قیامت است که در رسالةالغفران ابوالعلاء معرّی [۱۸۶] آمده است. آثار حماسی با عنوان حمزهنامه، رموز حمزه و مانند آن، مشتمل بر روایاتی است درباره غزوات افسانهای حمزه و مناسبات او با شاهان ساسانی و پادشاهان هند و سند. به احتمال بسیار، مأخذ اصلی این قبیل آثار، داستانهایی است که درباره جنگهای حمزه آذرک خارجی، در زمان هارونالرشید یا کمی بعد، با عنوان مغازی حمزه نوشته شده و بعدها با تغییر و تحول، به نام حمزة بن عبدالمطلب شهرت یافته است. (حمزهنامه) [۱۸۷] این قصهها بسیار رواج یافت و به زبانهای دیگر نیز ترجمه شد. ابن تیمیه [۱۸۸] به رواج این قصهها میان طایفهای از ترکمانها اشاره کرده است. مثنوی صاحب قران نامه یکی از آخرین نمونههای این قصههاست که در ۱۰۷۳ بهنظم درآمده است. -------------------------------------------------------------------------------- ۱. ابنقتیبه، کتاب عیونالاخبار، ص۶۰۰، بیروت: دارالکتاب العربی. ۲. احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۳، ص۲۸۲، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸ ۳. ابنکلبی، جمهرةالنسب، ج۱، ص۲۸، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶. ۴. السیرة النبویة، قسم۱، ص۱۰۹، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۵. مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ص۱۷، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳. ۶. یعقوبی، یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۹. ۷. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۴۳۷. ۸. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۲، ص۹۶، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۹. ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۷۰، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. ۱۰. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج ۱، ص۷۰، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۱۱. ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۶۹، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. ۱۲. جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)، ج۲، ص۷۱ـ۷۸، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. ۱۳. اصغر قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، ص۱۴۹، (تهران )۱۳۸۴ش. ۱۴. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۱۸۶، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۱۵. ااحمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۱۰۰، چاپ محمد حمیداللّه، مصر ۱۹۵۹. ۱۶. احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۱۰۳، چاپ محمد حمیداللّه، مصر ۱۹۵۹. ۱۷. بلاذری، احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۲، ص۱۵، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴. ۱۸. احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۹۸، چاپ محمد حمیداللّه، مصر ۱۹۵۹. ۱۹. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰. ۲۰. ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۸۲، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۲۱. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم ۱، ص ۱۸۹ـ۱۹۰، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۲۲. ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبیین، ص۲۶، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۶۸/۱۹۴۹ ۲۳. نعمانبن محمد قاضینعمان، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۱، ص۱۸۸، که دلیل سرپرستی را تربیت جعفر دانسته است، چاپ محمد حسینی جلالی، قم ۱۴۰۹ـ۱۴۱۲ ۲۴. طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۱۳، (بیروت)، که بهجای حمزه از عباس نام برده است. ۲۵. ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۱۶۴ـ۱۶۵، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت. ۲۶. عباس زریاب خویی، سیره رسولاللّه، ص۱۷۱، تهران ۱۳۷۰ش. ۲۷. مؤرِّج سدوسی، کتاب حذف من نسب قریش، ص۲۸ـ۲۹، چاپ صلاحالدین منجد، بیروت ۱۳۹۶/۱۹۷۶. ۲۸. ابن حبیب، ۱۴۰۵، ص ۲۴۳، ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت. ۲۹. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۱۵۳، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۳۰. ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۲۴۳، چاپ خورشید احمد فارق، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. ۳۱. ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۱۷۴، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت. ۳۲. ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۱۴۵ـ۱۴۶، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۳۳. طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۱۹ـ۳۲۰، (بیروت). ۳۴. محمدبن حسن طوسی، الامالی، ص ۵۸۲، قم ۱۴۱۴. ۳۵. احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۱۳۱، چاپ محمد حمیداللّه، مصر ۱۹۵۹. ۳۶. الکامل، ج۲، ص۷۰. ۳۷. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۴۹. ۳۸. ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۴۷۴، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت. ۳۹. ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۱۷۱، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۴۰. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۲۹۱ـ۲۹۲، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابن کثیر. ۴۱. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۲۹۲، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۴۲. ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۱۷۲، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۴۳. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۴۹. ۴۴. جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)، ج۳، ص۱۵۳ـ۱۵۴، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. ۴۵. ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۶۹، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. ۴۶. ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۶۹، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. ۴۷. کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۹۸. ۴۸. احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۱۲۳، چاپ محمد حمیداللّه، مصر ۱۹۵۹. ۴۹.ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۳۴۳ـ۳۴۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۵۰. ابنحِبّان، کتاب الثقات، ج۱، ص۷۳، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت. ۵۱. ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۱۶۰ـ۱۶۱، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۵۲. علیبن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۷۳. چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. ۵۳. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۴۷۸، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۵۴. ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۷۰، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت. ۵۵. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۵۰۵، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۵۶. ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۷۵، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت. ۵۷. احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۲۷۰، چاپ محمد حمیداللّه، مصر ۱۹۵۹. ۵۸. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۵۹. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۵۹۵ـ۵۹۶، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۶۰. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۶۸ـ۶۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۶۱. مؤرِّج سدوسی، کتاب حذف من نسب قریش، ص ۱۴، چاپ صلاحالدین منجد، بیروت ۱۳۹۶/۱۹۷۶. ۶۲. طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، (بیروت). ۶۳. یعقوب بن سفیان بسوی، کتاب المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۲۷۴ـ۲۷۵، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد ۱۳۹۴ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶. ۶۴. جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)، ج۵، ص۲۸۹ به بعد، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. ۶۵. ابنزباله، اخبارالمدینة، ص۱۱۲ـ۱۱۳، چاپ صلاح عبدالعزیز زین سلامه، مدینه ۱۴۲۴/۲۰۰۳. ۶۶. علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج۲، ص۴۷۷ـ۴۷۹، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. ۶۷. عاملی، جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)، ج۵، ص۳۴۲ به بعد، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. ۶۸. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۱۱، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۶۹. خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ص۲۷، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. ۷۰. ابنکلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۰ـ۴۶۱، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۴۰۸/۱۹۸۸. ۷۱. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۲۶، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۷۲. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۷۶، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۷۳. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۸۳، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۷۴. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۵۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۷۵. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۹۰، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۷۶. طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۰۲، (بیروت). ۷۷. ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۳۲۳، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۷۸. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۸۵، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۷۹. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج ۱، ص ۲۸۵، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۸۰. ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۳۲۳، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۸۱. ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۳۲۹، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۸۲. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۲، ص۷۰ـ۷۲، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۸۳. علیبن ابراهیم حلبی، السیرةالحلبیة، ج۲، ص۳۳۱، چاپ عبداللّه محمد خلیلی، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. ۸۴. بلاذری، احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۳، ص۲۸۶ـ۲۸۷، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸. ۸۵. علیبن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۱۶، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. ۸۶. محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حججاللّه علیالعباد، ج۱، ص۸۳، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. ۸۷. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۸۵ـ۲۸۶، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۸۸. ابنکلبی، جمهرةالنسب، ج۱، ص۴۳، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶. ۸۹. بلاذری، احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۳۳۸، چاپ محمد حمیداللّه، مصر ۱۹۵۹. ۹۰. ابنهشام، السیرة النبویة، قسم۲، ص۹۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت): دارابنکثیر. ۹۱. علیبن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. ۹۲. محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۴۴۰، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت. ۹۳. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۶. ۹۴. ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۳۳۵، چاپ سهیل زکار، دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۹۵. ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۷۴، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. ۹۶. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۱۷، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۹۷. ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۵، ص۶۸، چاپ طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۵، چاپ افست بیروت. ۹۸. محمدبن محمد زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ج۲، ص۸۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴. ۹۹. علی بن ابیطالب (علیه السلام)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱. ۱۰۰. کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۸۶. ۱۰۱. احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۳، ص۲۸۸ـ۲۸۹، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸. ۱۰۲. کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۱۱. ۱۰۳. ابنشبّه نمیری، کتاب تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۱۲۵۱۲۶، چاپ فهیم محمد شلتوت، (جده) ۱۳۹۹/۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۱۰۴. علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج۳، ص۹۳۵ـ۹۳۶، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. ۱۰۵. طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۲۹ـ۵۳۰، او را با عبداللّه بن جحش در یک قبر دفن کردند (بیروت). ۱۰۶. کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۶۰۵۶۱. ۱۰۷. ابنجبیر، رحلة ابنجبیر، ص۲۳۸، چاپ حسین نصّار، قاهره ۱۹۹۲. ۱۰۸. محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۶۸، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۱۰۹. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۹۰، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۱۱۰. علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، نامه ۲۸، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱. ۱۱۱. محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حججاللّه علیالعباد، ج۱، ص۳۷، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. ۱۱۲. محمدبن محمد زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ج۸، ص۵۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴ ۱۱۳. ابندرید، کتاب الاشتقاق، ج۱، ص۴۵ـ۴۶، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/۱۹۷۹ ۱۱۴. ابن کلبی، جمهرةالنسب، ج۱، ص۳۴، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶. ۱۱۵. ابن کلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۵۸ چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۴۰۸/۱۹۸۸. ۱۱۶. احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۳، ص۲۸۸ـ۲۸۹، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸. ۱۱۷. ابنقدامه، التبیین فی انساب القرشیین، ص۱۴۷، چاپ محمد نایف دلیمی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ ۱۱۸. احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج ۳، ص ۲۸۳، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸. ۱۱۹. ابن اثیر (علیبن محمد)، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۶، ص۲۱، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳. ۱۲۰. ابن اثیر (علیبن محمد)، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۶، ص۱۴۷، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳. ۱۲۱. ابن اثیر (علیبن محمد)، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۶، ص۱۹۹، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳. ۱۲۲. ابن اثیر (علیبن محمد)، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۶، ص۲۱۹، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳. ۱۲۳. ابن اثیر (علیبن محمد)، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۶، ص۳۷۸، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳. ۱۲۴. ابنحجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۱۸۳، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علیمحمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. ۱۲۵. ابنحجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۲۷۰، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علیمحمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. ۱۲۶. ابن کلبی، جمهرةالنسب، ج ۱، ص ۳۴، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶. ۱۲۷. ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ص۶۴، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت. ۱۲۸. کلینی، بحارالانوار، ج۵، ص۴۳۷. ۱۲۹. عبدالحسین امینی، الغدیر فی السنة و الادب، ج۱، ص۱۳۹، قم ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲ ۱۳۰. ابنشبّه نمیری، کتاب تاریخ المدینة المنورة:اخبارالمدینة النبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت، (جده) ۱۳۹۹/۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۱۳۱. [۱۸] ۱۳۲. ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج ۱۶، ص ۱۳۶، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. ۱۳۳. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۶۷ـ۲۶۸، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۱۳۴. ابنشبّه نمیری، کتاب تاریخ المدینة المنورة: اخبارالمدینة النبویة، ج۱، ص۱۳۳، چاپ فهیم محمد شلتوت، (جده) ۱۳۹۹/۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. ۱۳۵. ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۵۶۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. ۱۳۶. محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۶۸، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. ۱۳۷. محمدباقر نجفی، مدینهشناسی، ج۲، ص۲۵۷، بن ۱۳۷۵ش. ۱۳۸. علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج۳، ص۹۲۲ـ۹۲۳، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. ۱۳۹. محمدباقر نجفی، مدینهشناسی، ج۲، ص۲۵۶ـ ۲۵۷، بن ۱۳۷۵ش. ۱۴۰. علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج۳، ص۹۲۲، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. ۱۴۱. علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج۳، ص۹۲۱ـ۹۲۳،چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. ۱۴۲. عبداللّهبن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان، ج۴، ص۲۱۸، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷. ۱۴۳. علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج۳، ص۹۲۳، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴ ۱۴۴. ابراهیم رفعتباشا، مرآةالحرمین، او، الرحلات الحجازیة و الحج و مشاعره الدینیة، ج۱، ص۴۴۳، بیروت: دارالمعرفة. ۱۴۵. جعفر خیاط، «المدینة المنورة فی المراجع الغربیة»، ج ۳، ص۲۵۴، در موسوعة العتبات المقدسة، تألیف جعفر خلیلی، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۷/۱۹۸۷ ۱۴۶. جعفر خیاط، «المدینة المنورة فی المراجع الغربیة»، ص۲۸۸، در موسوعة العتبات المقدسة، تألیف جعفر خلیلی، ج ۳، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۷/۱۹۸۷ ۱۴۷. محمدباقر نجفی، مدینهشناسی، ج۲، ص۲۵۸، بن ۱۳۷۵ش. ۱۴۸. جعفر خیاط، «المدینة المنورة فی المراجع الغربیة»، ج۳، ص۲۵۴، در موسوعة العتبات المقدسة، تألیف جعفر خلیلی، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۷/۱۹۸۷. ۱۴۹. نجفی، محمدباقر نجفی، مدینهشناسی، ج۲، ص۲۶۲، بن۱۳۷۵ش. ۱۵۰. جعفر خیاط، «المدینة المنورة فی المراجع الغربیة»، ج۳، ص۲۵۴، در موسوعة العتبات المقدسة، تألیف جعفر خلیلی، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۷/۱۹۸۷. ۱۵۱. محمدصادق نجمی، حمزه سیدالشهداء علیهالسلام، ص۲۱۲، تهران ۱۳۸۳ش ۱۵۲. محمدصادق نجمی، حمزه سیدالشهداء علیهالسلام، ص۱۹۱، تهران ۱۳۸۳ش ۱۵۳. اصغر قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، ص۳۳۲، (تهران )۱۳۸۴.ش ۱۵۴. کلینی، الکافی، ج۶، ص۱۹. ۱۵۵. محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۹۶، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶. ۱۵۶. محمدبن احمد دولابی، الذریة الطاهرة، ص۹۹، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۴۰۷. ۱۵۷. نصر بن مزاحم، وقعة صفّین، ص۴۲ـ۴۴، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴. ۱۵۸. کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۸۹۱۹۰. ۱۵۹. ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج۱۱، ص۱۱۱، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. ۱۶۰. ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. ۱۶۱. ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ص۱۱۵ـ۱۱۶، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷. چاپ افست بیروت. ۱۶۲. علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، نامه ۲۸ چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱. ۱۶۳. نصر بن مزاحم، وقعة صفّین، ص۴۶۰ـ۴۶۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴. ۱۶۴. طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۲۴، (بیروت). ۱۶۵. [۲۳] ۱۶۶. محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حججاللّه علیالعباد، ج۲، ص۹۷، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. ۱۶۷. محمدصادق نجمی، حمزه سیدالشهداء علیهالسلام، ص۳۷ـ۵۰، تهران ۱۳۸۳ش ۱۶۸. ابنقتیبه، کتاب عیونالاخبار، ج۱، ص۲۰۷، بیروت: دارالکتاب العربی. ۱۶۹. محمدبن یزید مبرّد، الکامل، ج۴، ص۱۲ـ۱۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ( ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶). ۱۷۰. محمد بن یزید مبرّد، الکامل، ج۴، ص۸ـ۹، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ( ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶). ۱۷۱. ابنکلبی، انساب الخیل فی الجاهلیة والاسلام و اخبارها، ص۲۰، چاپ احمد زکی، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵. ۱۷۲. ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۴۰۷، چاپ خورشید احمد فارق، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. ۱۷۳. ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۴۱۱، چاپ خورشید احمد فارق، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. ۱۷۴. حُمیدبن احمد مُحَلِّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج۲، ص۱۱۲ـ ۱۱۳، چاپ مرتضی محطوری حسنی، صنعا ۱۴۲۳/۲۰۰۲. ۱۷۵. ادریس عمادالدین قرشی، تاریخالخلفاء الفاطمیین بالمغرب: القسم الخاص من کتاب عیون الاخبار، ص۷۳۲ـ ۷۳۳، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۹۸۵. ۱۷۶. احمدبن علی مَقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، المعروف بالخطط المقریزیة، ج۱، ص۴۱۷، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد ( ۱۹۷۰). ۱۷۷. ابن تغری بردی، ابنتغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۸۶، قاهره ( ۱۳۸۳)ـ۱۳۹۲/ ( ۱۹۶۳)ـ۱۹۷۲ ۱۷۸. ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، ج۱، ص۷۷، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵. ۱۷۹. محمدصادق نجمی، حمزه سیدالشهداء علیهالسلام، ص۲۱ـ ۳۵، تهران ۱۳۸۳ش ۱۸۰. ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبیین، ص۱۷، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۶۸/۱۹۴۹. ۱۸۱. کلینی، الکافی، ج۸، ص۵۰. ۱۸۲. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۰. ۱۸۳. برای نمونه رجوع کنید به احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۳، ص۲۹۰ـ۲۹۱، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸. ۱۸۴. برای نمونه رجوع کنید به محمدبن داود ظاهری، الزهرة، ج۲، ص۵۱۳ـ۵۱۴، چاپ ابراهیم سامرائی، زرقاء، اردن ۱۴۰۶/۱۹۸۵. ۱۸۵. احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر برجال النجاشی، ص۲۴۴، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷. ۱۸۶. ابوالعلاء معرّی، رسالةالغفران، ص۱۴۹ـ۱۵۰، چاپ بنت الشاطی، (قاهره ۱۹۵۰). ۱۸۷. بهار، محمدتقی بهار، سبکشناسی، یا، تاریخ تطور نثر فارسی، ج۱، ص۲۸۴ـ۲۸۵، تهران (۱۳۲۱ش). ۱۸۸. ابنتیمیه، منهاجالسنة النبویة، ج۷، ص۴۳، چاپ محمدرشاد سالم، (ریاض) ۱۴۰۶/۱۹۸۶. منبع :دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»، شماره۶۵۳۶. ( ویکی فقه ) .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.